برگریزان پاییز، رنگ است که در رنگ میدود. قدم که برداری، غریو برگ، گوش را نوازش میدهد و چشم که بگردانی، نسیم مرگ از تو میگذرد . ما همواره در طی فصول، از مرگ زاده میشویم و در زندگی ریشه میگیریم. گردش ایّام، نوزایی مدام ماست در فصل تأمّل. چه پاییز باشد و چه فصلی دیگر نام ...
هر برگ که از شاخه جدا گشته به فکر است تا روی زمین بوسه زند بر لب برگی/ هر برگ که بر روی زمین است، تا باز کند ناز و دود گوشه ی دنجی/آنگاه بپیچند لب را به لب هم/ آنگاه بمیرند تا باز پس از مرگ آرام نگیرند، جاوید بمانند!.. بار اول میام به وبلاگتون شما هم دوست داشتین سر بزنین و اگه خوشتون اومد تبادل لینک کنیم آپ کردی خبرم کن حتما التماس دعا
سلام ای رهگذر با نگاه بی انتهایت به عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر و آرام آرام مرا همراه با این صفحه ورق بزن... و بعد به رسم روزگار مراو عمق نو شته هایم را به دست فراموشی بسپار...
دیگر از تنهایی گریزی نیست...! دیگر از تنهایی هراسی نیست...! وقتی لحظه هایم چنان با یاد تو عجین شدم که عبور ثانیه ها عطر تو را به ارمغان می آورند... دیگر از فردا گریزی نیست...! دیگر از فردا هراسی نیست...!
برگریزان پاییز، رنگ است که در رنگ میدود.
قدم که برداری، غریو برگ، گوش را نوازش میدهد و چشم که بگردانی، نسیم مرگ از تو میگذرد .
ما همواره در طی فصول، از مرگ زاده میشویم و در زندگی ریشه میگیریم. گردش ایّام، نوزایی مدام ماست در فصل تأمّل. چه پاییز باشد و چه فصلی دیگر نام ...
آیدا جان اگر پاییز امده بهتر نیست برگ نادیده بهار را از سینه ات برباید تا از تنهایی گریزی نماند.
هر برگ که از شاخه جدا گشته به فکر است تا روی زمین بوسه زند بر لب برگی/ هر برگ که بر روی زمین است، تا باز کند ناز و دود گوشه ی دنجی/آنگاه بپیچند لب را به لب هم/ آنگاه بمیرند تا باز پس از مرگ آرام نگیرند، جاوید بمانند!..
بار اول میام به وبلاگتون
شما هم دوست داشتین سر بزنین و اگه خوشتون اومد تبادل لینک کنیم
آپ کردی خبرم کن حتما
التماس دعا
سلام دوست عزیز
امروز در وبلاگم یه سری عکس آپ کردم که خیلی جالب هست.
همه رو بهم ریخته گویا
سلام عزیز این دادگاه مرا متهم.....تو آیا؟یا علی
سلام دوست عزیز
توکه وبلاگ تو آپ نکردی.ولی من بازهم آپ شدم.
سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
سلام مهربونم
دوست خوبم
کلاغی شمارو دعوت میکنه
به جشن تولدش
بیا وبه رسم یاد گار
روی تنه درختای کلاغستانش
خطی و یادی حک کن
منتظرم
در پناه خدای بزرگ باشی
سلام دوست عزیز
وبلاگم رو به ادرس بالا منتقل کردم.خوشحال میشم بهم سر بزنی.
دیگر از تنهایی گریزی نیست...!
دیگر از تنهایی هراسی نیست...!
وقتی لحظه هایم چنان با یاد تو عجین شدم که عبور ثانیه ها عطر تو را به ارمغان می آورند...
دیگر از فردا گریزی نیست...!
دیگر از فردا هراسی نیست...!
آیدا خانومی معلوم هست کجایی؟!
ای کاش همیشه نباشد