هزار راز نگاه باید

تا تلاطم دریایت را بشناسد .

هزار دل

تا رویاهای سبزت را که از آسمان آویخته اند بداند.

غم مرگ دریا را خاک می  داند

و اندوه بیابان را عشق.

امروز عشق نیست .

اما فردا بر خاکی عاشق می شویم که گرم و خونین است.

اگر به دریا می زنی

به ساحل؛ عاشق باش .!

 

       ( زیبایی زندگی در این است که احتمال دارد رویاهایمان به حقیقت پیوندد.)

 

پ.ن:جمله ی آخر رو استادم توی آخرین جلسه ی کلاس برام نوشت خیلی خوشم اومد.چیزی تا امتحانا نمونده !دلم برای اینجا نوشتن

تنگ میشه.

 

نظرات 9 + ارسال نظر
سارا سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:41 ب.ظ http://saraz.blogfa.com

بیا تا برایت بگویم...

بوف کور جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:57 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

سلام.به کمانم مطالعاتت کمه باید بیشتر بخونی.تا بعد

بوف کور جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:33 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

سلام.برگشتم به بهمن ۸۴ و دیدگاهت درباره ازذواج رو خوندم.و دباره در زندگی لرزیدم.شاید تو هم میخواستی از تمام شدن عشق با از ازدواج کردن بگی.نمیدونم اما من هم به تنهائی رو آوردم وقتی میبینم ما مردها و شما زنها دست به خلق کلماتی میزنیم تا زندگی های شیرینی رو بوجود بیاوریم.به قول دوستم اگه همه مردم میخواستند مثل من و تو فکر کنند که جامعه متلاشی میشد.به نظر میرسه شما مستعد این هستی که قوی تر بخوانی و قویتر بنویسی.راز تنهائی انسانها رو کسی نمیدونه.اما داشتم حرفهای کیرکخ گور رو میهوندم که میگفت نمیدونم چرا انسانها از تنهائی شکوه میکنند بدون اینکه فکر کنند اگه تنهائی نداشتند هیچگاه معنویت رو جستجو نمیکردند

۱)نوشته ی من نبود
۲) نمیدونم شاید حق با شما باشه مطالعاتم کمه!
۳)من اینجا برای دل خودم مینویسم !!!!!!!!!!!!

بوف کور شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:31 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

سلام.
قصد من از بیان« مطالعه کم» تنها یاداوری کوچکی بود و شاید هم اشتباه کردم باشم. هنوز و هنوز در این مانده ام که برای چه چیزی مینویسند انسانها.برای دل خودشون،برای رسالتشون،برای علمشون.اما نوشته های چون نوشته های شما و من و خیلی کسان دیگری مثل ما بیان دلتنگی است که آخر هم معلوم نخواهد شد با کدامین دارو آرام میشود.جسارت منو ببخشد که این حرف رو زدم اما با آهنگ وبلاگتون ساعتها درس خوندم.دلم برای روزهای با بهاره بودن تنگ شده برای روزهائی که خالصانه دوستشش داشتم اما اکنون یک انسان سیاه و بد شدم.منی که اینهمه توانا و باهوش بودم به قول یکی از دوستانم که بعد از چند سال منو دید گفت :زنده بگور شدی.امیدوارم بتونم باهاتون ادامه بدم.

آخرین ترانه باران شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:20 ب.ظ http://tabar.blogsky.com

آیدا جان بادرودی گرم...........

من ازجانب این بوف کورازشما پوزش می خواهم خانم خانمای باشورواحساس......ودانا وهشیاروآگاه.........
اگربه دریامی زنی
به ساحل عاشق باش......... بسیاربه دلم نشست

درضمن اگرمرا درباره این آهنگ زیباراهنمایی کنی ممنونم خیلی خوشم آمد اگربتوانم دردفترم بگذارم خوشنود می شوم

برای تو نازنین سرشارازعشق بهترین آرزوهارادارم

دوست و دوستدار وارادتمند همیشگی.......... سهیک

آخرین ترانه ی باران یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:01 ب.ظ http://tabar.blogsky.com

آیدا جان بادرودی گرم.........

ازشما خیلی ممنونم........

با کمک شما دفترم آهنگین شد بی یاد شما

همیشه این لطف تو درخاطرم خواهد ماند

تو دوست دیرینه من هستی وسرشارازشورو احساس

راستی یک هفته دیگرتولد دومین سال آخرین ترانه باران است

وقت کردی بیا......... تندرست وموفق وشادکام باشی

جایت برروی چشمان من است

بدرود

بوف کور جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

سلام.به وبلاکت میام اما میبینم چیزی ننوشتی.امیدوارم هر چه زودتر آپدیت کنید.منتظرم.این آهنگ وبلاگتون بسیار روی من تاثیر گذاشته.تا بعد

فروردین جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:26 ب.ظ http://makhrobeh.blogsky.com/

عاشق که می شوی خیال تو یعنی حکومت دوست!

فرزاد جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:27 ب.ظ http://www.faanoos.blogsky.com

.........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد