در آفتاب کوچ

دلت را در غنچه ی گل بگذار

تا بر صحرا نشانی از غربت نباشد.

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:04 ب.ظ

صبرا پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:49 ق.ظ http://www.sabra.blogsky.com

بر صحرا نگاه تو بماند.

نیما یکشنبه 5 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 04:25 ق.ظ http://135920.blogfa.com

سلام:
مرسی از وبلاگتون زیبا بود
زندگانی ینی نتیجه کارهای ما
شلید وب من هم قابل دیدن باشه

آخرین ترانه ی باران چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:42 ب.ظ http://tabar.blogsky.com

آیدا جان بادرودی گرم.......

خوبی نازنین؟
براستی که سرداست

اما دردستهای گرم ونوازشگرتو می توان گرم شد

می توان به تارهای امید دلبست

باما بگو......... ای گلی که شبنم برگربرگهای خودداری

داستان این بی سرانجامی ها هم به پایان خواهد رسید

ومن وتو کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد.......

همه چیززیباست واین آهنگ نیزبسیارگویا ودلچسب

تندرست و موفق وبهروزباشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد