در آفتاب کوچ
دلت را در غنچه ی گل بگذار
تا بر صحرا نشانی از غربت نباشد.
بر صحرا نگاه تو بماند.
سلام:مرسی از وبلاگتون زیبا بود زندگانی ینی نتیجه کارهای ماشلید وب من هم قابل دیدن باشه
آیدا جان بادرودی گرم.......خوبی نازنین؟براستی که سرداستاما دردستهای گرم ونوازشگرتو می توان گرم شدمی توان به تارهای امید دلبستباما بگو......... ای گلی که شبنم برگربرگهای خودداریداستان این بی سرانجامی ها هم به پایان خواهد رسیدومن وتو کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد.......همه چیززیباست واین آهنگ نیزبسیارگویا ودلچسبتندرست و موفق وبهروزباشی
بر صحرا نگاه تو بماند.
سلام:
مرسی از وبلاگتون زیبا بود
زندگانی ینی نتیجه کارهای ما
شلید وب من هم قابل دیدن باشه
آیدا جان بادرودی گرم.......
خوبی نازنین؟
براستی که سرداست
اما دردستهای گرم ونوازشگرتو می توان گرم شد
می توان به تارهای امید دلبست
باما بگو......... ای گلی که شبنم برگربرگهای خودداری
داستان این بی سرانجامی ها هم به پایان خواهد رسید
ومن وتو کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد.......
همه چیززیباست واین آهنگ نیزبسیارگویا ودلچسب
تندرست و موفق وبهروزباشی