افتخار نمی دین خانم؟ بفرمایید سوار شوید!
دیگر نمی شنید. از همه حالش به هم می خورد
حتی از خودش.فقط جمله ی آخر دکتر در ذهنش تکرار می شد
متاسفم خانم. مثبته. اما به هر حال دوره ی نهفته ی این بیماری خیلی طولانیه..............
حالا چرا گریه می کنی؟ خوب سوار نشو!
حوصله ی ایستادن نداشت.دوید. بی هدف شاید به هیچ کجا..............
یادم باشد
فردا را جلو بندازم
و ساعتم را کوک کنم روی چه وقت!
فردا باران بگیرد
بیاید تا نزدیکی های عصر
و برگردد
یادم باشد
اگر آهسته تر گام بر دارم
دیرتر شب می شود
یادم باشد
یادم باشد یادم باشد.....................دوستت دارم